بسم الله الرَّحمن الرَّحیم   تا آن روز صبح ندیده بودمش درب اتاق را باز کرد و آمد داخل، با همکارش، که او را هم نمی شناختم کمی با کولر گازی ور رفت و بعد ناگهان گفت این را هم از اینجا بکنید برای چه اینجا زدید؟» به طلقی اشاره می کرد که من پشت سرم به دیوار زدم و به عنوان تابلو روی آن می نویسم  گفتم مشکلش چیست؟ گفت اتاق را زشت کرده، اینجا اداره است گفتم استفاده می کنم گفت در دفترت بنویس الان مثلا اینکه برجام در فلان تاریخ امضا شد نوشتن دارد؟ با تعجب گفتم حتما دارد که نوشتم هنوز در شوک بودم از این همه وقاحت از طرفی نمی دانستم از کجا آمده بازرس است؟ ناظر است؟ تعمیرکار است؟ اگر می دانستم از تاسیسات اداره خودمان است همان جا جوابش را داده بودم که به شما ارتباطی ندارد بخاری ات را درست کن و به سلامت اما حیف که نمی دانستم   بعدتر که فکر کردم دیدم از این هم می شود درس گرفت اینکه حتی اگر تنها در اتاق کارت نشسته باشی و در را بسته باشی و به کسی هم کاری نداشته باشی و چند دقیقه قبلش به خودت گفته
بسم الله 1 ما، باور کنیم یا نه، تاثیر گرفته از انقلاب صنعتی غربیم و غرق در مدرنیته‌ای که از ینگه‌دنیا شروع شده و هر لحظه داره رنگ تازه‌ای به خودش می‌گیره این تاثیر و تاثر ناخواسته، که حاصل خیلی از ناهنجاری‌های ذهنی امروز ماست، به خودی خود بده اما اون چیزی که بدترش می‌کنه اینه که توی این غربی شدن هم همیشه ناتمام بودیم و به پوسته و سطح قانع شدیم چه زمان رضا قلدر که تمدن و پیشرفت توی تشبه ظاهری به فرنگی‌ها فهم می‌شد و چه الان که تکنولوژی، همزمان با مطرح شدن در غرب، به دست من و تو هم می‌رسه بدون اینکه قبلش، یا حتی بعدش، خبری از اومدن فرهنگ استفاده از اون تکنولوژی باشه 2 یه روز دوستی بهم می‌گفت جوون امروزی دیگه کارش با خوندن امثال معراج السعاده درست نمیشه زیست جوون امروزی فرق داره» اون موقع نمی‌فهمیدم چی می‌گه، اما الان می‌فهمم الان به این رسیدم که فهم ما از پدیده‌ها، با فهم ملا احمد نراقی یا ملا محمد کاشی فرق داره نه اینکه حرام و حلال خدا عوض شده باشه ها، نه حرف این
آخرین جستجو ها